در ماه صفری برای عتبیه بوسی حضرت ثامن الحجج علیه السلام به سرزمین مقدس مشهد مشرف بودم و از شب اربعین تا شب آخر صفر در برخی از مجالس حسینی شرکت میکردم.
در شب آخر ماه صفر، که شب شهادت حضرت رضا علیه السلام بود که در حسینهای به تفصیل در پیرامون شخصیت والای حضرت معصومه سلام الله علیها سخن گفتم و در پایان منبر افزودم:« روز دهم ربیع الثانی، سالروز رحلت حضرت معصومه سلام الله علیها میباشد، یعنی: فردا که روز شهادت امام هشتم است حساب کنید، دقیقاً چهلمین روز شهادت اما رضا علیه السلام با سالروز رحلت خواهر مظلومهاش حضرت معصومه سلام الله علیها مصادف است، شما که در طول سال یک یا چند بار برای عتبیه بوسی حضرت معصومه سلام الله علیها به سرزمین قم مشرف میشوید، سعی کنید که در سالروز رحلت جانگدازش در قم حضور یافته، پیشانی ادب بر آستان ملک پاسبانش بسایید».
روز اول ربیع الاول که از محضر مقدس امام هشتم مرخص شدم و به آستانهی مقدس حضرت معصومه سلام الله علیها شرفیاب شدم، در نخستین ساعات ورود به قم، به خدمت مرجع والامقام حضرت آیت الله آقای میرزا کاظم تبریزی رسیدم، در محضر مقدس ایشان با فرزند برومندشان حضرت حجة الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ حسن قارویی تبریزی که از فضلای برجستهی حوزهی علمیه و صاحب تألیفات ارزشمندی، از جمله «النضید» میباشند و صد در صد مورد اعتماد و استناد هستند، مصادف شدم، فرمودند:
«فلانی، خواب جالبی در حق شما دیدهام ولی تناسبش را نمیدانم.»
گفتم: خیر است انشاأالله
فرمودند: شب آخر ماه صفر در عالم رؤیا دیدم که در حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها هستم، خطیب توانا آقای حاج سید محمد کاظم قزوینی از کنار ضریح مطهر به طرف مسجد بالای سر آمدند و خطاب به مردم فرمودند:
«ایها الناس حضرت موسی بن جعفر علیه السلام ...» یکبار دیگر با تأکید فرمودند:
«ایها الناس! همین الآن حضرت موسی بن جعفر علیه السلام پشت همین ضریح به من امر فرمودند که به فلانی بگو که در عزای فرزندم شرکت کند.»
گفتم:من متوجه شدم، پرسید: چیست؟ گفتم که من در همان شب با اصرار و الحاح از مردم میخواستم که در سالروز وفات حضرت معصومه سلام الله علیها به قم آمده، در مراسمی که به این منظور ازسالها پیش در منزل بنده منعقد میشود شرکت نمایند. الحمدالله این فراخوانی مورد تأیید حضرت موسی بن جعفر علیه السلام قرار گرفته است.